نوشته و ویرایش شده توسط مجله ی فرنگی
در اوایل قرن بیستم، آلفرد و گولیوم گراندیدیر، طبیعتشناسان فرانسوی پیشنهاد دادند که طاقهای سنگی تنیکی احتمالا توسط ملوانهای پرتغالی که در قرن شانزدهم به این جزیره رفته بودند، ساخته شدهاند. این ملوانها، درحالیکه در جستجوی بندری مناسب بودند، این پناهگاهها را درون سنگها حفاری کردند. بهاینترتیب این ناحیه «غار پرتغالی» نامیده شد.
بعدها در سال ۱۹۶۳، باستانشناسانی به نام گینتر و هبرت فرضیهی فوق را رد کردند؛ زیرا ساخت طاقهای حفرهای به تلاش و زمان زیادی نیاز داشت. آنها به حفاری در محوطه دست زدند و هرچند هیچ شیئی نیافتند، یک کوزهی چینی متعلق به قرن شانزدهم را در دامنههای سیرک یخچالی که تنیکی در آن قرار دارد، کشف کردند.
در سال ۲۰۱۹، پژوهشهای بیشتر با استفاده از تصاویر ماهوارهای پروضوح نشان داد که محوطهی باستانی بسیار بزرگتر از تصور پیشین است. این تصاویر بسیاری از تراسها و سازههای مستطیلی و خطی را آشکار کرد که تا پیش از آن نادیده گرفته شده بودند. یافتههای جدید باعث شد اسکرورز و همکارانش برای پژوهشهای بیشتر تلاش کنند.
احتمالا تمدن زرتشتی از حفرهها و طاقهای سنگی برای دفن استخوان مردههایشان استفاده میکردند
بررسی و حفاری منطقه برای سازههای آن محل موسوم به گراند گروت و پتیت گروت انجام شد. دو اتاقک سنگی که با ستونهای سنگی بزرگ حمایت میشدند و دارای نیمکتهای سنگی بودند که از درون دیوارها کنده شدهاند.
پژوهشگرها دههای طاق سنگی مستطیلی و دایرهای دیگر را در بقیهی نقاط تنیکی پیدا کردند. برخی از آنها دارای تورفتگیهای دایرهای بودند که با تختههای سنگی یا چوبی بسته شده بودند. آنها همچنین بیش از ۳۰ هکتار تراس انسانساخت، تشتهای سنگی، سازههای سنگی مستطیلی و دایرهای، تختهسنگهای کُنگلومرای تراشخورده و قطعات سرامیک را کشف کردند.
تحلیل قطعههای سرامیک و زغالی که در طول حفاری به دست آمدند، نشان میدهد که محوطهی تنیکی در حوالی قرن دهم و دوازدهم میلادی مسکونی بوده است. تکههای سرامیک به صورت بومی تولید نشده بودند و نشان میدهند افراد ساکن در این محل روابطی با شبکهی تجاری اقیانوس هند داشتهاند. علاوه بر این، برخی تکههای شکسته، منشأ آسیای شرقی داشتند که قدمتشان به قرن یازدهم و سیزدهم میلادی بازمیگشت، درحالی که برخی دیگر در قرن یازدهم و چهاردهم از چین آمده بودند.
یافتههای به دستآمده فرضیهی ساخت سازهها به دست ملوانهای پرتغالی را بیاعتبار کرد؛ چرا که اولین کشتیهای پرتغالی تا پیش از سال ۱۴۹۸ به اقیانوس هند نرسیده بودند.
بنابراین چه کسی سازهها را ساخته است؟ اسکرورز و همکارانش شبکههای تحلیلی خود را اندکی گسترش دادند. تصور میشد جمعیت ماداگاسکار با مردمان آسترونزیا، هند، عربستان و ایران، دارای پیوندهای ژنتیکی، زبانی و فرهنگی باشند. درنتیجه این مناطق نقطهی خوبی برای شروع تحقیقات بودند. اسکرورز توضیح میدهد:
در حین بررسی پژوهشهای قبلی به عبارت طاقهای حفاریشده در شکلها و اندازههای مختلف در بسیاری از مناطق ایران بهویژه منطقهی فارس برخورد کردم. همچنین با تصاویری از این طاقها با تورفتگی در آثار متعدد مواجه شدم. این یافتهها نشان میدهند که این طاقها احتمالا با یک تکه چوب یا سنگ بسته میشدند و بهعنوان محلی برای نگهداری استخوانهای مردگان به کار میرفتند.
در نتیجه اسکرورز این فرضیه را ارائه کرد که جمعیت مرموز تنیکی میتوانند منشأ زرتشتی داشته باشند. او در ادامه میگوید، اغلب باستانشناسها، طاقهای ایران را به آیینهای تدفین زرتشتی ربط میدهند، بنابراین ارتباط احتمالی با آیینهای زرتشتی به میان آمد. در عین حال براساس منابع تاریخی اولیه، میدانیم مناطق ساحلی ایران مثل شهر بندری سیراف در تجارتهای دریایی از زمان ساسانیان فعال بودهاند و کشتیها از سیراف به سمت اقیانوسهای چین و شرق آفریقا رفت و آمد داشتند.
روابط تجاری تا قرن هفتم میلادی، یعنی زمان پیروزی اعراب بر ایرانیان ادامه یافت. همچنین براساس منابع تاریخی تا قرن دهم میلادی، جوامع مسلمانان، یهودیان، مسیحیان و زرتشتیها در بندرهای ایرانی کنار یکدیگر زندگی میکردند.
گرچه فرضیهی یادشده فعلا در حد فرضیه باقی میماند، شباهتهای سبکی تشتها و لوحهای سنگی تنیکی با آیینهای مذهبی زرتشتی کاملا چشمگیر هستند.
دسته بندی مطالب
فرنگی