اگر ردپای انسان در میان نبود، ۱۸ هزار سال طول میکشید تا این تعداد سرده به پایان عمر خود برسند. همچنین مطالعات دیگر نیز نرخ بالای انقراض را در گیاهان، قارچها و بیمهرگان نشان میدهد.
محققان توضیح میدهند: «ششمین انقراض جمعی به سرعت باعث از بینرفتن درخت تکاملی میشود، تمام شاخههای این درخت (مجموعهی گونهها، سردهها، خانوادهها و غیره) و عملکردشان در حال ازدسترفتن است.»
زیستکرهای که ما در آن زندگی میکنیم بسیار منسجم است، بنابراین از دست دادن گروههای گونهای که هرکدام عملکرد خاصی را در شبکهی بههم پیوستهی حیات ایفا میکنند، میتواند عواقب آبشاری شدیدی را به همراه داشته باشد.
محققان میگویند: «ما و همهی گونههای دیگر در کنار هم تکامل یافتهایم و در درخت پایدار زندگی رشد کردهایم»، بنابراین از دست رفتن تمام عملکردهای زیستمحیطی گروههایی از گونههای خاص، مستقیماً بر ما نیز تأثیر میگذارد. برای مثال، از بین رفتن قورباغههای پشهخوار باعث افزایش سرایت مالاریا در آمریکای مرکزی شده است.
علاوه بر این، سبالوس و ارلیش برآورد میکنند که نرخ از بین رفتن سردهها در آینده افزایش خواهد یافت. اگر دنیا در مسیر کنونی به راه خود ادامه بدهد و تا سال ۲۱۰۰ تمام سردههای در معرض خطر فعلی از بین بروند، تلفات ۳۰۰ سال از ۱۸۰۰ تا آن زمان، معادل ۱۰۶ هزار سال در سطح عادی انقراضهای پیشین خواهد بود.
آسیبپذیرترین گونهها معمولاً خاصترین گونههای سیاره هستند و در عین حال نادیده گرفته شدهاند. با از بین رفتن این گونهها میلیونها سال از تاریخ تکامل را از دست خواهیم داد که دیگر هرگز تکرار نمیشود، همچنین عملکردهای حیاتی این گونهها به حفظ تمام چرخههای زیستی اطرافشان کمک میکند. محققان خاطرنشان میکنند: «میلیونها سال زمان نیاز است تا تکامل بتواند برای عملکرد موجودات منقرض شده جایگزین بیابد.»
تغییرات اقلیمی به تنهایی باعث ایجاد بیثباتی عظیمی در سرتاسر سیستم میشود، مثلاً زمانبندی حیاتی خدمات زیستبوم (مانند گردهافشانی) را پراکنده میکند، انواع گونهها را کاهش میدهد و به گونههای جدید اجازه میدهد تا راحتتر تاختوتاز کنند.
ولی ششمین انقراض جمعی بسیار فجیعتر از بحران خوشهای عظیم تغییرات اقلیمی است. از پلاستیکها گرفته تا آفتکشها، از بین رفتن زیستگاهها و شکار غیرقانونی، انسان اجازه نمیدهد محیط اطرافش نفس راحتی بکشد. سبالوس و الریش میگویند: «برای جلوگیری از این انقراضها و تأثیرات اجتماعی آنها، کوششهای فوری در زمینههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در مقیاسی تازه ضروری است.»
برخلاف دنبالهداری که دایناسورها را از بین برد، انسان از عملکرد خود آگاه است و از قابلیت لازم برای تغییر مسیر بیبهره نیست. محققان نتیجهگیری میکنند: «اتفاقات دو دههی بعدی، به احتمال زیاد آیندهی پیشروی انسان خردمند و گوناگونی زیستی را روشن خواهد کرد.»